شبکه ورزش

اخبار ورزشی ایران و جهان همراه با کلیپ ها و تصاویر خصوصی بازیکنان

شبکه ورزش

اخبار ورزشی ایران و جهان همراه با کلیپ ها و تصاویر خصوصی بازیکنان

شبکه ورزش

تمامی کلیپ ها و اخبار و عکس های اینستاگرامی بازیکنان و ورزشکاران را میتونید در اینجا ببینید.

بایگانی

۲۰ مطلب با موضوع «عکس و تصاویر» ثبت شده است

ترویج «رقص شکسته» در فدراسیون ورزش‌های همگانی؛
مجوز به رقص غربی به اسم ورزش +عکس
ترویج رقص‌های غربی به طور قطع سبک زندگی متناسب با خود را به همراه خواهد داشت و تبعاتی مانند پوشش خاص، ترویج اختلاط، درگیری ذهن با موسیقی‌های ریتمیک و ... را به فرهنگ جامعه مسلمان ایرانی اضافه خواهد کرد.


به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، بریک‌دنس (break dance) یا «رقص شکسته» اکنون بصورت رسمی زیر نظر فدراسیون ورزش‌های همگانی و به نام «ایروبیک حرفه‌ای» مشغول به فعالیت شده و مسابقات این رقص در سطح کشوری نیز برگزار شده است.

 

حتی رقص زومبا نیز به اسم «بادی‌ریتم» مشغول به فعالیت در باشگاه‌هاست. این اتفاق در حالی است که بعد از دیدن کلیپ‌های به اصطلاح این «ورزش‌»‌ها به همراه موسیقی خاص و تفکیک ناپذیر‌شان توسط مخاطب، احساسات مختلفی به غیر از حس ورزش به او دست خواهد داد! این همان چیزی است که اکنون در سطح کشور در حال توزیع است و می طلبد که وزارت ورزش و فدراسیون ورزش همگانی که مدیران دلسوزی را نیز در راس خود دارند، به صورت جد به مقابله آن پرداخته و مانع از انحرافی جدی شوند.


جنبش هیپ‌هاپ (Hip-hop) محصول آفریقایی‌- آمریکایی‌های شهر نیویورک در اوایل دهه 1970 میلادی است؛ جایی که سیاهان آمریکاییِ ستم‌دیده از تبعیض نژادی، از رسانه و فضایی برای بیان اعتراضات‌شان محروم بودند. آن‌ها اعتراضات‌شان را در قالب تجمعات خیابانی، اجرای رقص و و تولید صداهای ناموزون با ابزارهای ابتدایی بیان می‌کردند. اعتراضی از نوع پست‌مدرن که بر ضدسیاست‌های حکومت آمریکا شکل گرفت.
 

«رقص شکسته» (break dance) نیز حداقل در شکل‌های اولیۀ آن، بخشی از خرده‌فرهنگِ (subculture) هیپ‌هاپ بوده است. خرده‌فرهنگی که از چهار جزء رپ‌کردن ‌‌(rapping)، دیوارنویسی یا گرافیتی (graffiti)، رقص یا بریک دنس (breakdancing) و آهنگ‌سازی یا دی‌جی‌کردن (DJing) تشکیل شده است. هیپ‌هاپ با این ویژگی‌ها، فراتر از مجموعه عوامل هنری است و یک خرده‌فرهنگ و حتی سبک زندگی محسوب می‌شود.
 

 

 

سیاهان آمریکایی به دنبال اعتراضی از نوع پست‌مدرن بر ضدسیاست‌های حکومت آمریکا، جنبش هیپ‌هاپ را در قالب تجمعات خیابانی، اجرای رقص و تولید صداهای ناموزون شکل دادند.
 

همزمان با رشد و فراگیر شدن موسیقی هیپ‌هاپ، رقص مختص آن نیز پیشرفت کرد و در دهه 70 و 80 میلادی، استودیوهایی که به کسب و کار رقص اشتغال داشتند، این نوع را سبک جدید یا جاز/فانک می‌نامیدند. کم کم این نوع رقص توسط رقاصان حرفه‌ای و آموزش دیده توسعه پیدا کرد. سپس «رقص شکسته» (break dance) که در ایران به «تکنو زدن» هم معروف است، از دل همین هیپ‌هاپ بوجود آمد. اکنون با آهنگ‌های هیپ‌هاپ و دیگر گونه‌های موسیقی که معمولاً به همین منظور ریمیکس (Remix) شده‌اند، رقصیده می‌شود.
 

بی‌بوی (B-Boy) اجرا کننده «رقص شکسته» (یا در صورت مونث بودن اجرا کننده، بی‌گرل B-Girl)، این نوع رقص را در خیابان و معمولاً برای خودنمایی اجرا می‌کرد که یکی از دلایل آن، نیاز بریک‌دنس (break dance) به قدرت بدنی بیشتری نسبت به سایر رقص‌های دیگر است. امروزه این نوع از رقص‌های هیپ‌هاپ هم از نوع استودیویی و هم در خیابان و فضای باز اجرا می‌گردد.
 

«رقص شکسته» (break dance) که در ایران به «تکنو زدن» معروف شده، از دل رقص هیپ‌هاپ بوجود آمده است.
 

رقص زومبا

زومبا (سومبا) برگرفته از انواع حرکت‌های رقص کشور‌های آفریقایی و آمریکای لاتین است. زومبا ترکیب حرکت رقص به همراه حرکات ایروبیک است اما ریتم رقص را با استفاده از موسیقی از جمله زومبا، سالسا، تانگو و … حفظ می‌کند.
 

 

رقص زومبا برگرفته از انواع حرکت‌های رقص کشور‌های آفریقایی و آمریکای لاتین است

 

رقص‌های غربی در ایران تحت عنوان ورزش

«رقص شکسته» (break dance) در ایران با نام «ایروبیک حرفه‌ای» ثبت شده و کمیته «ایروبیک حرفه‌ای» تحت نظر انجمن «آمادگی جسمانی و ایروبیک» مشغول به فعالیت رسمی در کشور است. اکنون در باشگاه‌های ورزشی نیز کلاس‌های آموزشی آن دایر است و حتی مسابقات کشوری برای «ایروبیک حرفه‌ای» یا همان «رقص شکسته» (break dance) برگزار می‌گردد. این در حالی است که «رقص شکسته» (break dance) فدراسیون جهانی ندارد؛ اما با این حال برای این رقص در فدراسیون ورزش‌های همگانی جمهوری اسلامی ایران کمیته قانونی تشکیل داده شده است. البته، یک تفاوت وجود دارد و آن هم صرفا تغییر نام است.
 

 

«رقص شکسته» (break dance) در ایران با نام «ایروبیک حرفه‌ای» ثبت شده است

 

رقص زومبا نیز در باشگاه‌های کشور تحت عنوان «بادی ریتم» به ویژه برای بانوان تدریس می‌شود و به عنوان ورزشی «چربی‌سوز» برای همگان معرفی و تبلیغ می‌گردد.
 

این اتفاق که رقص‌های غربی در ایران به عنوان ورزش و با مجوز دولتی جا پیدا کند، دارای تبعات فرهنگی - سلامتی درازمدت برای جامعه ایرانی خواهد بود. به طور تقریبی هر رقصی با توجه به نوع و کیفیت آن نیاز به آمادگی بدنی دارد و نمی‌توان به بهانه سخت بودن حرکات «رقص شکسته» (break dance) یا حتی به بهانه چربی‌سوزی، لاغری و تناسب اندام توسط زومبا که هیچ سند علمی این ادعا را تایید نمی‌کند، به این رقص‌ها مشروعیت داد و آن را قانونی کرد.
 

هدایت کردن بانوان جامعه به بهانه افزایش تندرستی و سلامتی به سمت این نوع رقص‌ها به جای ورزش‌های همگانی مانند شنا، دو، پیاده‌روی و... علاوه بر اینکه ورزش‌های پایه را منزوی و به سمت نابودی می‌برد، سلامت عمومی جامعه به ویژه بانوان را نیز به خطر می‌اندازد.
 

ادعای «چربی‌سوزی» توسط رقص زومبا یا بادی‌ریتم فاقد سند علمی است

ترویج رقص‌های غربی به طور قطع سبک زندگی غربی را به همراه خواهد داشت و فرهنگ خاص خود مانند پوشش رقص، اختلاط، درگیری ذهن با موسیقی‌های ریتمیک و... را به فرهنگ جامعه مسلمان ایرانی اضافه خواهد کرد. جوانان پسر و دختری که با سرمایه‌گذاری پولی و زمانی این رقص را به عنوان ورزش یاد می‌گیرند، با توجه به ویژگی‌های عملکردی و بعد روانی آنها، به دنبال نمایش آن در مکان‌های عمومی و خصوصی خواهند بود که این در واقع به جوانان به ویژه زنان و دختران، الگوی رفتاری ویژه غیر فرهنگ ایرانی - اسلامی را آموزش می‌دهد.
 

رقص‌های غربی با توجه به ویژگی‌های عملکردی و بعد روانی آنان، به جوانان به خصوص زنان و دختران، الگوی رفتاری ویژه‌ غربی آموزش می‌دهد.

 
دیپلماسی رقص، یکی از ماموریت‌های وزارت امورخارجه آمریکا

مفهوم کلی دیپلماسی عمومی برقراری روابط حسنه‌ دولت‌ها با ملت‌ها به جای روابط بین دولت‌ها و در جهت فتح قلوب و افکار عمومی همه‌ مردم یا بخش‌های انتخاب شده‌ای از مردم کشورهای هدف، از راه سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی است که در جهت تحکیم منافع ملی آن کشور به کار برده می‌شود. این به اندازه‌ای مهم است که وزارت امور خارجه ایالات متحده معاونتی به نام «دیپلماسی عمومی و روابط عمومی» در ساختار خود دارد که رهبری نفوذ قدرت نرم آمریکا در سرتاسر جهان را به عهده گرفته است. یکی از ماموریت‌های دیپلماسی عمومی آمریکا ترویج «رقص» در سرتاسر جهان است تا بدین وسیله بستر لیبرال کردن افراد را فراهم کند و از این راه ارزش‌ها و سبک زندگی آمریکایی را به زندگی مردم دیگر کشورها وارد گرداند.
 

از نمونه‌های این کار می‌توان به برگزاری رقابتی جهانی به نام «با ما برقص: تکاپو در میان فرهنگ‌ها» توسط وزارت خارجه آمریکا اشاره کرد که در آن چهار موسسه رقص آمریکایی به 14 کشور مختلف واقع در آفریقا، شرق آسیا، آسیای میانه، و آسیای غربی اعزام شدند.
 

یکی از ماموریت‌های دیپلماسی عمومی آمریکا ترویج «رقص» در سرتاسر جهان است

"آکادمی موسیقی بروکلین" (BAM) نیز برای تولید اولین دوره رسمی "جنبش رقص" (Dance Motion) در راستای یک پروژه دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده، به بهره‌برداری ‌رسید.
 

انجمن صداهای آمریکا نیز در گزارشی مفصل به ارائه برنامه ‌ها و فعالیت‌های تبلیغاتی این انجمن در کشورهای مختلف بویژه کشورهای اسلامی برای تغییر فکر جوانان و تبلیغ فرهنگ آمریکایی پرداخته است. انجمن صداهای آمریکا یک سازمان غیرانتفاعی است که انحصاراً در زمینه برنامه‌های تعامل فرهنگی در سراسر جهان فعالیت می‌کند، این سازمان در طول 17 سال فعالیت خود سبک‌های آمریکایی مانند جاز، برودوی، هیپ‌هاپ را به جوانان و مخاطبان مشتاق در بیش از 100 کشور ارائه کرده است؛ به ویژه کشورهایی که از چالش یا انزوا خارج می‌شوند.
 

«دیپلماسی رقص» نوعی دیپلماسی پورنوکراتیک است که  جهت ترویج "استیل زندگی آمریکایی" (American Lifestyle) توسط وزارت خارجه آمریکا پیگیری می‌شود
 

در واقع "دیپلماسی رقص" نوعی دیپلماسی پورنوکراتیک است که آمریکا در پی تقویت و بهره‌برداری از آن، جهت ترویج "استیل زندگی آمریکایی" (American Lifestyle) در سراسر جهان است./ مشرق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۲۴

فیگو: تکنیک کریمی سورپرایزم کرد

بین کریمی و فیگو چه گذشت؟ (گزارش تصویری)


در بازی تیم های ستاره های ایران و یاران سالگادو، ارتباط جالب و دوستانه ای بین لوئیس فیگو و علی کریمی شکل گرفت.


به گزارش "ورزش سه"، علی کریمی و لوئیس فیگو از ابتدای بازی ارتباط دوستانه ای بایکدیگر داشتند و در انتهای بازی نیز به تعویض لباس با یکدیگر پرداختند. نکته جالب این است که به گواه حاضرین، پس از پایان این بازی فیگو که از تشویق شدید علی کریمی شگفت زده شده بود زمانی که دید وی مشغول ابراز احساسات به هواداران است به وی اشاره کرد که پیراهن هایشان را عوض کنند و کریمی نیز به سوی وی رفت.

فیگو پس از پایان این بازی در رابطه با کریمی و تعویض پیراهن با وی گفت: می‌دانم این بازیکن خیلی محبوب است اما از آن مهم‌تر تکنیک بالای او بود که سورپرایزم کرد، البته من متوجه شدم خیلی آماده نیست منتهای مراتب در لحظاتی از بازی حرکاتی انجام داد و دریبل‌هایی زد که معلوم شد فوتبالیست بزرگی است.

وی ادامه داد: آن لحظه‌ای که شماره 8 شما داشت از زمین خارج می‌شد و هواداران شروع به تشویق او کردند، نگاهی به سکوها انداختم و دیدم هم عکس این بازیکن روی سکوهاست و هم اسم و شماره پیراهنش. آنجا متوجه شدم شماره 8 شما چه محبوبیتی دارد و خوشحال شدم از اینکه پیراهنم را به یک بازیکن محبوب مردم دادم.











عکس ها از امیرحسین خیرخواه

  • علی کریمی
  • لوئیس فیگو (مشاور)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۱۶

نیوشا ضیغمی با همسرش در حرم امام رضا + عکس

نیوشا ضیغمی با همسرش در حرم

نیوشا ضیغمی و همسرش

نیوشا ضیغمی بازیگر سنما و تلویزیون هم با انتشار عکسی همراه همسرش در صحن حرم مطهر امام رضا (ع) عید میلاد را تبریک گفت.

نیوشا ضیغمی با همسرش در حرم امام رضا

نیوشا ضیغمی با همسرش در حرم امام رضا

صفحه اجتماعی نیوشا ضیغمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۱۹

علت جدایی رضا رویگری از همسر اولش مشخص شد + عکس

گفتگویی پر حاشیه با رضا رویگری درباره شایعات این چندسال گذشته از جدایی همسر اولش گرفته تا ازدواج با همسر دومش.


علت جدایی رضا رویگری از همسر اولش مشخص شد + عکس


رضا رویگری : زن اولم به فکر زندگی نبود!
«از کودکی اطلاعات هفتگی در خانه ما بود، همیشه شنبه ها دم کیوسک منتظر بودم تا مجله بیاد و با ولع مطالبش را بخوانم. سالهای دور، یادش به خیر. این روزها دیگر وقت مطالعه ندارم.»

حرف های رضا رویگری با ما از این دیالوگ آغاز شد. هرچند که از سال ۹۰ تا به امروز چندین و چندبار با وی تماس گرفتیم و هربار به نوعی گفتگوی ما به تاخیر می افتاد. سرانجام توانستیم برنامه گفتگو را با رضا رویگری هماهنگ کرده و یک روز گرم مرداد ماه در خانه اش، مصاحبه ای مفصل با وی انجام دهیم.

گفتگویی که پر از حاشیه بود و رضا رویگری بدون طفره رفتن به تمام شایعات این چندسال گذشته پاسخ داد، تا دیگر پشت سر وی حرفی زده نشود!

چرا اینقدر شایعه درباره فوت شما زیاد شده است؟!
مگه زیاد شایعه شده؟!

پس از گفتگوی شما و همسر دومتان با یک نشریه که حدود یک ماه پیش بود ، این شایعات سرزبان ها افتاد. نظرات فراوانی هم درباره شما در دنیای مجازی منتشر شد.
از آنجا که خودم از دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی دور هستم، دوست دارم این نظرات را از زبان شما بشنوم…


علت جدایی رضا رویگری از همسر اولش مشخص شد + عکس
عکس رضا رویگری و همسرش تارا

مثلا اینکه چرا همسرتان را رها کردید و یک زن جوان گرفتید؟! یا از این دست حرف های خاله زنکی…
(باخنده) فکر کنم حسودی می کنند!

بین این شایعات مرگ و ازدواجتان، ارتباطی می بینید؟!
نه، فکر نکنم اینگونه باشد. این دو قضیه ارتباطی به هم ندارند. شاید عده ای مرا خیلی دوست دارند و با این کار می خواهند اسم من در خبرگزاری ها باشد! پس از این شایعات تماس های فراوانی از داخل و خارج ایران داشتم که خیلی از دوستان من نگران شدند. ده نمکی تماس گرفته بود و می گفت با خودت حرف می زنم یا روحت؟! اینکه پخش شایعه مرگ چه نفعی برای برخی دارد را متوجه نمی شوم! چند روز پیش شبکه خبر برای تهیه گزارشی به خانه آمد و درباره این موضوع مفصل صحبت کردیم اما نمی دانم چرا پخش نمی کنند؟! جدیدا حرف های من را از تلویزیون پخش نمی کنند!

حرف خاصی زدید که حساسیت زا باشد؟!
اصولا من حرف زیاد می زنم!(می خندد) مثلا محرم از تلویزیون با من تماس گرفتند که چرا نهضت امام حسین(ع) هنوز بعد از هزاروچهارصدسال زنده است؟! گفتم به دلیل اینکه دنبال پورش و برج و مازراتی نبود. حرف بدی زدم؟! واقعیت را گفتم اما این حرف من را هم پخش نکردند!

چند سال تنها زندگی کردید؟!
به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می کردم و می خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ازدواج کردم.

خیلی از مردم می پرسند چرا از همسر قبلی خود جدا شدید؟!
من حس می کنم مردم کمی بیکار هستند و دنبال حواشی مختلف می گردند. این مسائل هم جز مسائل شخصی و خصوصی زندگی هست اما مردم به شدت درباره مسائل شخصی کنجکاو هستند. همسر قبلی من عاشق کارش بود و از صبح تا شب سرکار بود و خیلی به فکر زندگی نبود. وی دفتر روانشناسی داشت و همه وقت و زندگی اش کارش بود.

تارا(همسر رویگری): البته خیلی خانم خوب و دوست داشتنی بودند.

این روزها کم کار هستید یا پیشنهادهای خوبی به شما می شود؟!
بیشتر نقش های الکی پیشنهاد می شود و به اجبار قبول می کنم. ماهی سه میلیون تومان اجاره خانه ام هست و خرج زندگی را باید از راه بازیگری دربیاورم. مجبورم خیلی از پیشنهادها را قبول کنم. یک اتفاق جالب چند روز پیش برایم افتاد.برای بستن قرارداد به یک دفتر سینمایی رفتم. به من گفتند یک سکانس بازی کن تا ببینم. کارگردان جوانی بود که می گفت باید اول تست دهی تا بعد قرارداد ببندیم! تارا هم گفت شما اول یک دکوپاژ بچین تا بفهمیم که کارگردانی، بعد از بازیگران تست بگیر!


علت جدایی رضا رویگری از همسر اولش مشخص شد + عکس
عکس رضا رویگری

چه شد که با تارا ازدواج کردید؟
چندسال پیش برای برنامه ای به شیراز رفته بودم. تارا یک دوست به نام ستاره داشت که دوست مشترکمان محسوب می شد. ستاره به تارا گفت که یک دوست هنرپیشه ام برای چند روز به شیراز می آید و اسم من را برد، تارا هم گفت که تا به حال اسمش را نشنیده و نمی شناسمش! به هرحال ستاره و تارا برای استقبال من به فرودگاه آمدند و همانجا برای اولین بار همدیگر را دیدیم. تا من را دید، گفت آقای رویگری چقدر شما خوش تیپ هستید! همانجا بود که عشق شوری در میان ما نهاد! معمولا هم همه عاشق من می شوند. من در اوایل آشنایی مان گفتم تارا من آینده تو نیستم و باید به زندگی ات برسی اما واقعا بدون تارا هم نمی توانستم زندگی کنم. (باخنده) حرفی زدم که جذب من شود!

همسر دومتان از این هم گفته که نمی دانسته شما بازیگرید. مگر می شود رضارویگری را فردی نشناسد؟!
حتما نمی شناخته! اهل دروغ گفتن نیست!
تارا: خیلی وقت ها پیش می آید که شما بازیگری را تنها به چهره می شناسید و حتی اسمش به ذهن شما نمی آید. این اتفاق برای خیلی از مردم افتاده. از سوی دیگر من شانزده سالگی برای ادامه تحصیل به مالزی رفتم و از دنیای فیلم و تلویزیون ایران دور بودم. به همین دلیل اصلا شناختی از رضا نداشتم. تنها هدیه تهرانی و امین حیایی و گلزار را می شناختم.

یا مثلا می گفتند که خانواده اش به شدت مخالف ازدواج با شما هستند.
اینگونه نیست! پدر و مادرش به شدت من را قبول دارند و دوستم دارند. شاید شیطنت برخی از همکاران شما باعث شده تا حرف های ما به نحو مناسبی انعکاس پیدا نکند.

تارا: پدر من همیشه با من راحت بود و خیلی صمیمی بودیم.پس از آشنایی با رضا، عده ای پشت سرش حرف زده بودند و گفته بودند که شخصیت خوبی ندارد. یک روز پدرم از من خواست که درباره رابطه ام با رضا توضیح دهم. می خواست مطمئن شود رضا دنبال سوءاستفاده از من نیست. گفتم که رضا هیچ قولی برای بازیگری و این مسائل نداده و حرفش فقط ازدواج است. بالاخره پدر هست و روی دخترش حساس! یک روز رضا به منزل آمد و با پدرومادر ملاقات داشت و تمام شائبه ها از بین رفت. به هرحال این اختلاف سنی چهل و چهار ساله، کمی ذهنشان را درگیر کرده بود. یکی از شرایط آنها این بود که رضا اجازه بدهد درسم را تمام کنم.

تمام شد درستان؟
تارا: مشغول تحصیل بودم که رضا سکته کرد و به خاطر مراقبت از وی درس را رها کردم.

داستان سکته شما چه بود؟!
یک زمانی شایعات فراوانی برای من به وجود آمد و فشارهای پشت سرهم باعث شد که سکته کنم.

تارا: رضا قبلا هم سابقه بیماری داشت و چون ورزش می کردیم، فکر می کرد همین ورزش برای سلامتی کافی است و قرص هایش را مصرف نمی کرد. زمانی که سکته کرد، فشارش بیست و چهار بود.

شایعه کرده بودند که آقای رویگری به خاطر خوردن مشروب فراوان سکته کرده.
(می خندد) به من می گویند معتاد هستم اما من حتی سیگار هم نمی کشم. از این حرف ها زیاد شنیده ام.

تارا: اوایل آشناییم با رضا، دوستانم خیلی پشت سر رضا حرف می زدند. همین مشروب، اعتیاد و … یک روز به رضا گفتم واقعا معتاد هستی؟! رضا به من گفت که چند ماه هست من را می شناسی، اگر قرار بود معتاد باشم که می فهمیدی! برخی از مردم تنها با حرف زدن پشت سر دیگران، زنده هستند!

پسر شما هم مثل خودتان زود ازدواج کرد.
خدارحمت کند پدرم را، در سن پانزده سالگی می خواست من ازدواج کنم. و البته روحانی شوم. شاید باور نکنید اما من جامع المقدمات را هم خواندم اما بعد مسیر زندگی ام عوض شد و سمت هنرپیشگی رفتم. پسر من متولد ۵۳ هست و زود ازدواج کرد.

شما نوه هم دارید؟
یک دختر هشت ساله به اسم آوا. یک فیلم هم به اسم دهه شصتی ها با خودم بازی کرده است.

رابطه شما به پسرتان چطور است؟!
خدا را شکر!

خدا را شکر خوب است یا خدا را شکر، بد؟!
(می خندد) رابطه بدی با کیارش ندارم. وی به عنوان یک دی جی حرفه ای مشغول به فعالیت هست. نه دی جی عروسی! دی جی های مطرح که در اروپا و آمریکا مشغول به فعالیت است.

چرا رابطه شما با پسرتان شکرآب است؟!
این شایعاتی است که می سازند. پسرم در سن جوانی برای فراگیری موسیقی به هند رفت و همانجا با همسرش که ایرانی هست، آشنا شد و نوه من هم هند به دنیا آمد. خیلی ارتباط نزدیکی با هم نداشتیم. مدتی است به ایران بازگشته و دورادور در ارتباطیم. اینکه شکرآب باشد و این حرف ها نیست!

اما رابطه تان خیلی هم خوب نیست. از ازدواج و طلاقتان دلخور نیست که در ارتباط نیستید؟!
نه، اصلا این حرف ها نیست. کیارش حرف من را گوش نمی کرد و ناراحت شدم. وی گریمور خوبی بود و گفتم کار را ول نکن اما حرفم را گوش نداد و الان هم پشیمان است. در سریال “ولایت عشق” جز گروه گریم آقای معیریان بود و سمت بازیگری هم رفت. هرچه گفتم حرفم را گوش نداد و شاید به خاطر همین کمی بین مان دلخوری باشد.

پدر به شدت مخالف کار شما بود؟!
خیلی مذهبی بود و می گفت نباید مطرب شوی! بعد از آنکه “ایران ایران” را خواندم، رابطه اش با من خوب شد و به من افتخار می کرد.

چه شد که شما “ایران ایران” را خواندید؟!
دو سه نفر خواننده مطرح از ترس قبول نکردند که این ترانه را اجرا کنند. آهنگساز صدای من را در جایی شنیده بود و از من خواست این کار را اجرا کنم. ما هم شبانه به استودیو رفتیم و آن کار ماندگار را ضبط کردیم.

چرا همان زمان خوانندگی را ادامه ندادید؟!
شرایط موسیقی در دهه شصت خوب نبود و محیط موسیقی پاپ بسته بود. دهه هفتاد دوباره سراغ خوانندگی رفتم و چند تیتراژ خوانده و سپس آلبوم جمع کردم. تا امروز هم سه آلبوم من روانه بازار شده است.

شنیده ام دهه شصت به کل فعالیت هنری خود را تعطیل کرده بودید…
درست است. سه سال با یکی از دوستان ترشی درست می کردم و می فروختم. یک تئاتر درباره زندگی حلاج کار کرده بودیم و رییس تئاتر شهر جلوی کار ما را گرفت. دلیلش هم این بود که صدای رویگری تحریک کننده است! من هم خودم را ممنوع الکار کرده و به ساخت و فروش ترشی روی آوردم.

چه شد به دنیای هنر بازگشتید؟
مرحوم رضا ژیان یک روز سراغم آمد و گفت رضا بسه دیگه، این چه کاریه داری می کنی؟! خسته نشدی؟! گفتم چطور مگه؟! گفت یه کار تلویزیونی گرفتم، بیا یه نقش داره مخصوص خودت. نقش شیر محله بهداشت. با آن نقش به شهرت رسیدم و دوباره به دنیای هنر بازگشتم. بعد “محله بهداشت”، “کانی مانگا” و “اجاره نشینها” و… (باخنده) دنیای ترشی را فراموش کردم.

چه شد به آمریکا رفتید؟
تئاتر “معرکه در معرکه” که نوشته آقای میرباقری بود را برای اجرا به آمریکا بردیم. یک سالی در آمریکا سکونت داشتم. آنجا نمایشگاه نقاشی برگزار کرده و تابلوهایم را فروختم. کنسرت هم در لس آنجلس برگزار کردم که آلبوم اول از همان کنسرت بیرون آمد.

پس باید شما را هم خواننده لس آنجلسی بنامیم. چرا در آنجا نماندید و به ایران برگشتید؟
آنجا از بیرون نمای خوبی دارد و بهشت است وگرنه جهنمی بیش نیست. از یک سو دلتنگی بسیار برای خانواده و وطن و از سوی دیگر اینکه یک دلار باید از زیرپای فیل دربیاوری! آنجا به سختی می توانید پول دربیاورد. البته وضع من بد نبود. مثلا دکترهای ایرانی مقیم آمریکا مسجدی در جنوب لس آنجلس ساخته بودند و برای مراسم افتتاحش از من دعوت کردند. من هم رفتم و چند کار زنده خواندم و سه هزار دلار گرفتم یا برای مراسم شب احیا مرا دعوت کردند تا برایشان مداحی کنم. اینگونه درآمدزایی داشتم. در کل زندگی در آنجا بسیار سخت بود.

پس از بازگشت هم ممنوع الکار شدید. درست است؟!
بله، یکی از دوستان{آقای سین.} لطف کرده و پشت سرم خیلی حرف زده بود. اینکه در آمریکا پناهنده شدم، یا کوکائین مصرف می کنم و زن اسرائیلی گرفته ام! تصمیم داشت از ریشه من را بزند. دوست قدیمی من هم بود. به هرحال به لطف آن دوست قدیمی، چند سالی را در دهه هفتاد ممنوع الفعالیت بودم. البته هیچ وقت دلیل ممنوع الکاری ام را نگفتند و رسما هم اعلام نکردند که ممنوع الفعالیت هستم.

پس چگونه به این نتیجه رسیدید؟!
به یک باره پیشنهادهایی که به من می شد کاهش پیدا کرد و آنهایی هم که پیشنهاد کار می دادند، پشیمان می شدند. بعدتر یکی از دوستان گفت که وقتی اسم شما را به ارشاد اعلام می کنیم، آنها می گویند بهتر است از رضا رویگری استفاده نکنید. این بهتر است یعنی اگر استفاده کنید، فیلم توقیف می شود!

تارا: دهه هفتاد رضا ممنوع الکار بوده، پس حق داشتم که وی را نشناسم!

توجیه نکنید که رضا رویگری را نمی شناسید! مگر می شود فردی در ایران وی را نشناسد؟!
الان هیچ فردی مثل تارا من را نمی شناسد!
تارا: برای من اصلا اهمیتی ندارد که حرفم را باور می کنید یا خیر اما واقعا حقیقت را گفتم.

چه شد از ممنوع الکاری خارج شدید؟!
خودم هم نمی دانم! خودشان ممنوع الکار می کنند و بعدتر خودشان اجازه فعالیت می دهند.

در دوران ممنوع الکاری چه کار می کردید؟ ترشی نساختید؟!
نه، دیگر سراغ ترشی نرفتم. قبلا هم این حرف را زده ام، اگر در سینما نگذارند کار کنم، سراغ تلویزیون می روم. تلویزیون نشد، نقاشی. نقاشی را از من بگیرند، خوانندگی و آهنگسازی. به هرحال آنقدر هنر دارم که بتوانم گلیم خود را از آب دربیاورم. در دوران ممنوع الکاری، نقاشی هایم را می فروختم. مثلا یک کلکسیونر از من درخواست می کرد نقاشی با امضای من داشته باشد و من هم پول زیادی می گرفتم و برایش نقاشی می کردم. آموزشگاهی هم داشتم و نقاشی تدریس می کردم.

بعد از “مختارنامه” هم مدتی نبودید. دلیل آن چه بود؟!
آن زمان هم نمی دانم به چه دلیل من را ممنوع الکار کرده بودند! دلیلش را هم هیچوقت متوجه نشدم. به ویژه آنکه در مختار نقش بسیار کلیدی و مهمی داشتم. من تا به حال در ایران یک ده آفرین هم به خاطر فعالیت های هنری ام نگرفته ام اما در عراق برای ایفای نقش کیان ایرانی، به من جایزه دادند. چهارسال زندگی من را به هم ریختند و در تلویزیون اجازه فعالیت نداشتم.

”مختار” تلفات جانی زیاد داشت یا شایعه است؟!
نه، اینگونه نبوده. شاید منظورشان مار و مارمولک بوده(می خندد). مصدومیت زیاد بود که اکثرش هم سراغ من می آمد. در صحنه ای که کیان به شهادت می رسد، امین صلاحلو تبر را محکم زد و سرش کنده شد و زیر چشم من زخم شد. در شاهرود شمشیر به پایم رفت و از آن ور خارج شد. رفتم دکتر و گفت آقای رویگری چه شده؟! گفتم شمشیر خوردم. فردایش که تبر به چشمم خورد، دوباره پیش همان دکتر رفتم و گفت چه شده؟ گفتم تبر به چشمم خورده!نگاهی با تعجب کرد و گفت آقای رویگری، شما مطمئن هستید که در قرن بیستم زندگی می کنید؟!

با اکثر بازیگران که صحبت می کنم، همه از طلب هایشان می گویند. شما هم جز طلبکاران هستید؟!
زیاد. نزدیک به ده پروژه هست که حضور داشتم اما پولی نداده اند. از گرفتن آن پولها هم ناامید شده ام. شکایت هم کرده ام اما فیلم ها پخش شده و اصلا نتوانسته ام کاری انجام دهم. برای اولین بار از طریق شما می خواهم اسامی چند نفر از این بدهکاران را اعلام کنم، شاید خجالت کشیده و طلب من را بدهند. یکی آقای بیژن شین. هست که چند ده میلیون از وی طلب دارم. دیگری آقایی به نام فارسیجانی بود که او هم چند میلیون تومان من را بلوکه کرده است. هرکاری هم انجام می دهم، نمی توانم پولم را از آنها بگیرم. امروز کمی پیش قسط می دهند. مثلا قرارداد شما بیست میلیون تومان است، یک میلیون را می دهند و باید برای باقی پول به دنبالشان بدوی!

برای آخرین آلبوم هم خودتان از جیبتان هزینه کردید؟!
بله، صد و ده میلیون تومان هزینه تهیه آلبوم شد که از جیب دادم و تنها بیست میلیون تومانش برگشت. قرار بود اسپانسر به ما پول بدهد که نداد! موسیقی هم برای ما درآمدزایی نداشت. دلم می خواهد صدایم که آماده تر شد یک کنسرت بزرگ در تهران برگزار کنم که امیدوارم روزی این اتفاق بیفتد!


علت جدایی رضا رویگری از همسر اولش مشخص شد + عکس
بیوگرافی رضا رویگری :
رضا رویگری متولد ۶ دی ۱۳۲۵، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و خواننده ایرانی است. او همچنین در حرفهٔ نقاشی نیز فعال بوده و در سالهای اخیر در نمایشگاه‌هایی در ایران و آمریکا، آثارش را به نمایش گذاشته است. وی خوانندهٔ سرود معروف «ایران ایران» (الله الله) دراول انقلاب می‌باشد. وی همچنین بعنوان خواننده آلبوم کازابلانکا را در سال ۱۳۹۱ متشر نمود.


علت جدایی رضا رویگری از همسر اولش مشخص شد + عکس
رضا رویگری تاکنون سه آلبوم موسیقی با نام های «از عشق گفتن» و «غوغا» و «کازابلانکا» به بازار هنر عرضه کرده است.
منبع: پرشین وی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۰۸

ارزشمندترین بازیکنان لیگ؛ صعود طارمی و خروج حاج صفی


در هفته پنجم مسابقات لیگ برتر و با اضافه شدن دو بازیکن دیگر، تعداد ارزشمندترین بازیکنان لیگ به پنج نفر رسید و جالب اینجاست دو نفر از این بازیکنان، عضو تیم پرسپولیس هستند.


به گزارش "ورزش سه"، مهدی طارمی، احسان حاج صفی، مهرداد محمدی، روح اله سیف اللهی و علی علیپور پنج بازیکنی هستند که هم اکنون با 4 امتیاز به عنوان به عنوان باارزش ترین بازیکنان لیگ برتر تا پایان هفته پنجم (و البته بدون برگزاری بازی تیم های استقلال تهران و نفت) محسوب می شوند.

مهدی طارمی با چهار امتیاز، بهترین میانگین گلزنی



پدیده فصل قبل سرخ پوشان که از بازی اول این تیم در ابتدای فصل محروم بود، در چهار بازی این تیم توانست چهار بار دروازه حریفان را باز کند. نکته جالب در مورد طارمی اینکه، وی دو بار نیز توانست برای تیمش پنالتی بگیرد اما خودش هیچ از آنها را نزد و جالب تر اینکه هیچ کدام از آن دو پنالتی نیز گل نشدند، شاید اگر خود طارمی آن پنالتی ها را به سمت دروازه حریفان شلیک می کرد و تبدیل گل شان می کرد وی اکنون به تنهایی در صدر این جدول تکیه می کرد، هرچند که آمار چهار گل و کسب دو پنالتی نیز عملکرد فوق العاده ای در چهار بازی محسوب می شود.

مهرداد محمدی با چهار امتیاز، شاید کمی بی دقتی



مهاجم جوان راه آهنی ها که این فصل فراتر از حد تصور ظاهر شده است تاکنون توانسته چهار گل برای این تیم به ثمر برساند. مهرداد که در هر پنج بازی تیمش به طور کامل در زمین حضور داشت شاید با کمی دقت می توانست اکنون تنها بازیکن پنج گله لیگ باشد چرا که در آخرین بازی لوکوموتیو رانان، یک پنالتی نصیب این تیم شد و آن ضربه که توسط این بازیکن نواخته شد توسط دروازه بان حریف مهار شد تا محمدی این هفته نتواند برای تیمش کاری را از پیش ببرد و کماکان به همراه شرکایش در صدر ارزشمندترین بازیکنان لیگ حضور داشته باشد.

احسان حاج صفی با چهار امتیاز، خداحافظی در اوج


مدافع – هافبک سپاهانی ها را این روزها می توان در اوج پختگی دید، وی که در پنج بازی ابتدایی لیگ پانزدهم در راستای بازی خوبی که فصل قبل برای این تیم انجام می داد، همه کار برای اصفهانی ها کرد با دو گل زیبایی که در بازی برابر سایپا به ثمر رساند جمع امتیازات خود را (با 3 گل و 1 پاس گل) به عدد چهار رساند تا به حق خود را به صدر جدول ارزشمندترین بازیکنان لیگ برساند. البته نکته جالب در مورد این بازیکن اینکه وی قرار است از جمع سپاهانی ها جدا شود و به بوندس لیگا برود و بازی تیمش برابر سایپا به نوعی بازی خداحافظی او از جمع اصفهانی ها محسوب می شد.

روح اله سیف اللهی با چهار امتیاز، از خشت ترین تا موثرترین



بازیکن پرخطا و پرکارت فصل پیش استقلال خوزستان، امسال و تا اینجای لیگ نشان داده تغییر رویه داده است و نام خود را در این تیم نه عنوان پرکارت ترین که به عنوان موثرترین بازیکن این تیم مطرح کرده است، سیف الهی که این امتیاز را به دلیل یک گل و سه پاس گلی که از خود برجا گذاشته است به دست آورده است در بازی آخر این تیم برابر تراکتورسازی نتوانست کاری از پیش ببرد تا کماکان با بقیه بازیکنان موجود در رده نخست باشد.

علی علیپور با چهار امتیاز، کم ترین زمان و بیشترین تاثیر



مهاجم جوان سرخ پوشان که تا هفته پنجم لیگ و از 450 دقیقه کامل بازی ها تنها در 244 دقیقه برای تیمش به میدان رفته است با سه پاس گل و یک گل توانسته این امتیاز را کسب کند و در این جایگاه قرار بگیرد، از نکات جالب در علیپور تاثیرگذاری بالای او در بازی تیمش بوده است که در اغلب اوقاتی که به میدان آمده با یک پاس گل و یا گل آن را به خوبی نشان داده است.

  • مهدی طارمی
  • پرسپولیس تهران
  • مهرداد محمدی
  • راه آهن
  • احسان حاج صفی
  • فولادمبارکه سپاهان
  • روح الله سیف‌الهی
  • استقلال خوزستان
  • علی علیپور
  • مهدی طارمی
  • پرسپولیس تهران
  • مهرداد محمدی
  • راه آهن
  • احسان حاج صفی
  • فولادمبارکه سپاهان
  • روح الله سیف‌الهی
  • استقلال خوزستان
  • علی علیپور
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۰۶

دورخیز برای توپ طلا

چه کسی بازیکن فصل 15-2014 اروپا می شود؟


چند سالی است که بسیاری می گویند (و احتمالا بی صبرانه منتظرند) سرانجام سلطه لیونل مسی و کریس رونالدو بر دنیای فوتبال به پایان خواهد رسید و رکوردها و جوایز تنها به نام آنها نوشته نخواهد شد.


به گزارش "ورزش سه"، اما به نظر می رسد هنوز با رسیدن به آن زمان فاصله داریم؛ چه اینکه امسال هم این دو فوق ستاره فوتبال دنیا، نامزدهای اصلی جایزه بازیکن سال اروپا هستند و اگر اتفاق غیرمنتظره ای رخ ندهد، در پایان سال هم توپ طلا در نهایت به یکی از آنها خواهد رسید.
رقیب مسی و رونالدو در انتخابات بهترین بازیکن فصل اروپا، لوئیس سوارز است؛ بازیکنی که اگر محرومیت 4 ماهه اش در ابتدای فصل نبود، شاید شانس بیشتری برای بردن این جایزه داشت.


لیونل مسی

ستاره آرژانتینی بارسا مانند تیمش دو نیم فصل متفاوت داشت. مسی و بارسا در نیم فصل اول عملکرد پر فراز و نشیبی داشتند و به نظر می رسید که یک فصل بدون جام دیگر در انتظار آنها باشد. وقتی مسی در اولین دیدار سال 2015 مقابل رئال سوسیداد روی نیمکت نشست و خبر اختلافش با لوئیس انریکه به تیتر اصلی روزنامه های دنیا تبدیل شد، کمتر کسی می توانست تصور کند که در پایان فصل، یک سه گانه تاریخی دیگر در انتظار مسی و آبی و اناری هاست.

البته نقطه عطف فصل برای مسی، در همان ماه ژانویه رقم خورد؛ زمانی که او در زوریخ، برای دومین سال پیاپی شاهد رسیدن توپ طلا به کریس رونالدو بود. ستاره آرژانتینی که با بردن 4 توپ طلای پیاپی، جایگاهی دست نیافتنی در دنیای فوتبال پیدا کرده بود، حالا ستاره رئال را در یک قدمی می دید. از دست دادن توپ طلا برای دومین سال پیاپی، تلنگری جدی برای مسی بود و از همان شب بود که او تصمیم گرفت به روزهای اوجش برگردد.




پس بلافاصله به سراغ جولیانو پوزر، متخصص تغذیه معروف ایتالیایی رفت و با تغییر رژیم غذایی اش، به قولی که داده بود، عمل کرد. نمایش های خیره کننده و گلزنی های او، بارسا را در پایان فصل به سه گانه رساند. 60 گل و 22 پاس گل به خوبی نشان می دهد که مسی تا چه اندازه در قهرمانی های بارسا در لالیگا، کوپا دل ری و چمپیونزلیگ موثر بود.

او در سوپرکاپ اروپا هم دو گل دیدنی از روی ضربات آزاد به ثمر رساند تا فصل خوبش را تکمیل کند. در چهار سالی که جایزه بهترین بازیکن اروپا توسط یوفا اهدا می شود، مسی تنها یک بار در سال 2011 (اولین دوره اهدا این جایزه)، توانست آن را به خانه ببرد اما با نمایش هایی که او در 12 ماه گذشته ارائه کرد، به نظر می رسد زمان بردن دومین جام فرا رسیده است.

کریس رونالدو

دقیقا از همان شبی که اوضاع برای مسی و بارسا تغییر کرد، رونالدو و رئال هم این تغییر را احساس کردند؛ اما در جهتی کاملا عکس. فصل برای رئال فوق العاده آغاز شد؛ با 22 پیروزی پیاپی و فتح جام باشگاه های جهان که در همه آنها، نقش پررنگ رونالدو دیده می شد.

اما با آغاز سال جدید میلادی، ناگهان رئال در سراشیبی قرار گرفت و این بر گلزنی های رونالدو هم سایه انداخت. برگزاری یک جشن تولد بی موقع، تنها ساعاتی بعد از شکست سنگین در دربی مادرید، حاشیه ای بود که تا پایان فصل دست از سر رونالدو برنداشت.





البته رونالدو فصل را با آمار گلزنی خیره کننده به پایان رساند؛ با اولین 5 گله دوران حرفه ای اش مقابل گرانادا و سه هت تریک پیاپی (مقابل اسپانیول و ختافه و با پیراهن پرتغال برابر ارمنستان) اما هیچ یک از این گل ها، به فتح جام منجر نشد. رئالی ها که خیلی زود از کوپا دل ری کنار رفته بودند، در ماه پایانی فصل هم لالیگا و چمپیونزلیگ را از دست دادند و تنها شاهد جشن های پیاپی بارسایی ها بودند.

سابقه نشان داده که در اعطای جوایز فردی، بازیکنانی که با تیم های شان به موفقیت های بیشتری رسیده باشند، از شانس بالاتری برخوردند و همین، رونالدو را در مرتبه ای پایین تر از مسی قرار می دهد؛ هرچند CR7 در طول فصل، یک گل بیشتری از ستاره آرژانتینی بارسا به ثمر رساند.



لوئیس سوارز

شروع کردن فصل با محرومیتی 4 ماهه و قرار گرفتن در بین سه نامزد نهایی بهترین بازیکن سال اروپا، احتمالا تنها از لوئیس سوارز برمی آید. ستاره اروگوئه در آخرین فصل حضورش در لیورپول هم چند هفته ابتدایی را به دلیل محرومیت از دست داده بود اما در نهایت، به عنوان بهترین بازیکن فصل لیگ برتر انتخاب شد.

سوارز دوران حضورش در بارسا را هم با یک محرومیت دیگر آغاز کرد و همین روی عملکرد او در ماه های ابتدایی بازگشتش به میادین تاثیر گذاشت اما او بی تردید یکی از عوامل اصلی اوج گیری بارسا در نیم فصل دوم بود. گلزنی هایش مقابل منچسترسیتی و یوونتوس در چمپیونزلیگ، برابر رئال و اتلتیکو مادرید در لالیگا و مقابل ویارئال در کوپا دل ری، آبی و اناری ها را به سوی فتح سه گانه هدایت کرد.



البته اگرچه این درخشش برای قرار گرفتن در بین سه نامزد نهایی کافی بود اما با توجه به عملکرد دو رقیب دیگر، برای فتح جایزه بهترین بازیکن اروپا چندان کفایت نمی کند. سوارز در طول فصل تنها 23 گل به ثمر رساند که حتی به اندازه نیمی از تعداد گل های مسی و رونالدو هم نیست. او اولین بازیکنی نیست که در رقابت با دو فوق ستاره حال حاضر دنیای فوتبال، مجبور می شود به رتبه سومی رضایت دهد و البته آنطور که از شواهد برمی آید، آخرین نفر هم نخواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۰۲

مراسم تشییع پیکر بیت اله عباسپور

 
ساعت 24- مراسم تشییع پیکر بیت اله عباسپور فردا پنج شنبه ساعت ۹ صبح در ماهدشت برگزار می شود.
مراسم تشییع پیکر بیت اله عباسپور
 
مراسم تشییع پیکر بیت اله عباسپور فردا پنج شنبه ساعت ۹ صبح در ماهدشت کرج برگزار می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۰۵

بیت اله عباسپور در گذشت


قهرمان بدنسازی و پاورلیفتینگ کشورمان امروز درگذشت.


به گزارش "ورزش سه"، بیت اله عباسپور، قهرمان بدنسازی و پاورلیفتینگ کشورمان بعد از هفته ها مبارزه با بیماری امروز درگذشت.

این ورزشکار بااخلاق کشورمان که با بیماری نادر واسکولیت( التهاب و ورم رگ‌های خونی) مبتلا بود بعد از هفته ها مبارزه نافرجام با این بیماری درگذشت.

"ورزش سه" این مصیبت را به خانواده آن مرحوم و جامعه ورزش کشورمان تسلیت می گوید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۱۱

عناوین روزنامه های ورزشی 94/06/03

مروری بر عناوین مهم روزنامه های صبح کشور
عناوین روزنامه های ورزشی 94/06/02



عناوین روزنامه های ورزشی 94/06/02



عناوین روزنامه های ورزشی 94/06/02



عناوین روزنامه های ورزشی 94/06/02



عناوین روزنامه های ورزشی 94/06/02



عناوین روزنامه های ورزشی 94/06/02



عناوین روزنامه های ورزشی 94/06/02

منبع: وبسایت جار
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۳۸

تیپ متفاوتی از لیلا رجبی در چین +عکس

لیلا رجبی ورزشکار پرتاب وزنهٔ بلاروسی‌الاصل با تابعیت ایران در ورزشگاه ملی پکن

لیلا رجبی در چین

 لیلا رجبی در چین

<p>

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۱۵
hidden hit counter